ريسک پوکی استخوان (Π)

امروزه بسياری از زنان تقريبا نيمی از عمر خود را در سنين يائسگی ميگذرانند . ريسک پوکی استخوان در اين سنين بعلت کمبود هورمون استروژن و کمبود ويتامين D بالا است .

از جمله عوارض پوکی استخوان ميتوان به شکسته شدن سر استخوان ران که با افزايش بستری شدن اين بيماران و مرگ و مير آنها توام است اشاره کرد ، ضمن آنکه اين وضعيت از جهات اجتماعی- اقتصادی نيز دارای اهميت خاص است . ميزان مرگ و مير در اين گروه از زنان حدود 20 درصد بالا تر از زنان هم سن بدون شکستگی سر استخوان ران ميباشد . قابل توجه است که تنها نيمی از زنانی که مرحله درمان شکسته شدن سر استخوان ران را پشت سر گذارده و به حيات ادامه ميدهند ، بدون وابستگی به ديگران از توان نگهداری خود بر خوردارند .

تشخيص

مرحله 1: تشخيص علل ديگر پوکی استخوان (بغير از يائسگی )

CBC، SR/ CRP (تومور ؟ التهاب؟ )
کلسيم و فسفات در سرم (پرکاری پاراتيروئيد ، استئومالاسی )
کراتينين کليرانس (نارسائی کليه ؟ )
فسفاتاز قليائی ، گاما جی تی ( استئومالاسی؟ )
TSH (پرکاری تيروئيد ؟ )
الکتروفورز پروتئين های خون (پلاسموسيتوم)
هورمون استراديول و 25-Hydroxy-Vitamin D3 (مارکر تغيير در ساخنمان استخوان )

مرحله 2 : تشخيص اختصاصی

بطور ايده آل، بايد تشخيص زود هنگام پوکی استخوان در زنان تحت ريسک را قبل و طی ورود به سن يائسگی انجام داد. مارکرهای اختصاصی در حقيقت مکمل اندازگيری تراکم استخوان محسوب شده و به پيشگيری پوکی استخوان و طبقه بندی آن کمک ميکند .

هدف از تشخيص اختصاصی شناسائی زنانی است که با افزايش جذب استخوان و يا بعبارت ديگر با عدم تعادل در عمل جذب و ساخت استخوان روبرو هستند . زنانی که با کاهش تراکم استخوان روبرو هستند بيشتر تحت ريسک شکستن استخوان قرار دارند . بنابراين جستجو و شناسائی زنانی که در آينده تحت ريسک مذکور قرار خواهند داشت ، در دايره اين تشخيص قرار ميگيرند .

بايد توجه داشت که اندازه گيری تراکم استخوان يک برداشت آماری و لحظه ای از وضعيت متابوليسم استخوان است که ميتوان ارزش تشخيصی آن را توسط اندازه گيری تغيير و تبديل استخوان (turn over) بطرز قابل توجهی افزايش داد . کنترل  روند بيماری بکمک روشهای دانسيتومتری استخوان اگرچه پراهميت است، وليکن ارزش آن در مواردی است که چند سال از شروع درمان گذشته باشد . اهميت اندازه گيری مارکرهای اختصاصی استخوان شناسائی زود هنگام زنان تحت ريسک استخوان ميباشد .

کاربرد اصلی اندازگيری مارکرهای اختصاصی متابوليسم استخوان در آزمايشگاه ، ديده بانی درمان ضد جذب استخوان و درمان محرک توليد استخوان است .

شرايط قبل از نمونه گيری و آزمايش

ارزش تشخيصی مارکرهای متابوليسم استخوان بطور قابل توجهی وابسته به شرايط قبل از نمونه گيری ميباشد. تقريبا عموم مارکرهای متابوليسم استخوان دارای يک ريتم روزانه هستند .بالاترين مقدار مارکرها در ساعات اوليه روز و کم ترين غلظت آنها در ساعات بعد از ظهر و شب اندازه گيری ميشود . بعلاوه تفاوت بين فردی و روز به روز يک بيمار قابل توجه بوده و ممکن است به بیست و پنج درصد برسد .

مارکرهای متابوليسم استخوان در دوران يائسگی

کمبود اوستروژن ( مثلا در موارد خارج کردن تخمدانها، درمان ضد استروژن و يائسگی) افزايش سريع مارکر بازسازی استخوان ميشود . حتی در پريود قبل از يائسگی افزايش برخی از مارکرهای جذب استخوان قابل اندازه گيری است .افزايش مارکرهای جذب استخوان (CTX, NTX) ممکن است که سالها پس از شروع يائسگی (تا 40 سال ) در خون قابل اندازه گيری باشند .

جهت تشخيص مرحله بعد از قطع عادت ماهانه (postmenopausal) ميتوان از مارکرهای زير استفاده کرد :

مارکرهای اختصاصی متابوليسم استخوان

مارکرنوع نمونهکاربرد

1-مارکرهای جذب استخوان ( توليدات تجزيه کلاژن)

ِDesoxypyridinolin (DPD)ادرار ، سرمتشخيص پوکی استخوان، متاستاز استخوان، کنترل درمان ضد جذب استخوان
Pyridinolin (PYD.Crosslinks)ادرار ، سرمتشخيص و کنترل روند پوکی استخوان

2-Crosslinked Telopeptide (Type -1 Collagene)

Aminoterminal Telopeptide (NTX)ادرار ، سرمتشخيص اوليه پوکی استخوان و کنترل روند درمان
Carboxyterminal Telopeptide (CTX)سرمتشخيص اوليه پوکی استخوان و کنترل روند درمان ضد جذب
C-Terminal Telopeptide Type-1 Procollagene (ICTP)سرمتومورهای متاستاز دهنده استخوان ( بغير از پروستات)